سلام ای یوسف زندانی عشق به اذنت آمدم مهمانی عشق
سلام ای باب حاجات دو دنیا شفاعت کن ز جمع ما در عقبا
سلام ای موسی زهرای اطهر امام هفتمین از نسل حیدر ع
سلام ما به صحن کاظمینت به فرزندت رضا نور دو عینت
سلام ای حضرت موسی بن جعفر که باشد بر لبت ذکر پیمبرص
سلام ای حضرت مظلوم و تنها الا ای داغدار زخم زهرا ص
دو چشمت غرق نم گردیده از غم بنا لی در عزای او دمادم
برای چشم گریانت بمیرم که صبح و شام نالیدی ز ماتم
تو شاه و شیر مرد عالمینی عزادار مصیبات حسینی ع
بمیرم کنج زندان ناله کردی زمین را زین ستم شرمنده کردی
زبانت روزه و افطار سیلی که رویت از ستم گردیده نیلی
میان هر مناجاتت شب و شام شنیدی از عدویت حرف و دشنام
به دست و پای تو زنجیر بستند همانانکه همه ملعون و پستند
دلت یاد شهید کربلا کرد همانکه تشنه لب یاد خدا کرد
بمیرم دخترت مظلومه تنهاست عزیز قلب تو معصومه تنهاست
ببین گریان شده شاه خراسان ز تابوت تو بر دوش عزیزان
پس از دوری به دیدارت رسیدند پی تابوت تو از غم دویدند








